اعتراضات دانشجویان صربستان: نوری درخشان در راه مبارزه‌ برای دموکراسی |ایوانا ننادویچ

پس از چهار ماه و نیم اعتراض و پس از آن‌که دانشجویان صدها کیلومتر را در سراسر صربستان پیاده‌روی کرده و تظاهراتی را در نووی ساد، نیش و کراگویواتس برگزار کردند، آن‌ها خواستار بزرگ‌ترین تجمعی شدند که تاکنون برپا شده است‌. اعتراضی که در ۱۵ مارس در بلگراد برگزار شد، بزرگ‌ترین جمعیتی را که این شهر در ۳۵ سال تاریخ اعتراضات خود دیده است، گرد هم آورد. برآوردها از ۱۰۷,۰۰۰ نفر که توسط وزارت کشور صربستان (MUP) “شمارش” شد [که مضحک به نظر می‌رسد]، تا ۱,۶۰۰,۰۰۰ نفر که از منبعی نامشخص گزارش شد [که غیرواقع‌بینانه است]، متفاوت است، اما واقع‌بینانه‌ترین تخمین ممکن است بین ۸۰۰,۰۰۰ تا ۱,۰۰۰,۰۰۰ نفر باشد.

 

با وجود تنش‌های فزاینده در هفته گذشته، حضور گروهی از اوباش الکساندر ووچیچ که آماده بودند تا در میان معترضان نفوذ کرده و تنش‌هایی را ایجاد کنند، نیروهای پلیسِ مجهز که از آن‌ها در مقابل پارلمان محافظت می‌کردند، و ادعای استفاده از یک بمب صوتی در طول ۱۵ دقیقه سکوت، این اعتراض اما مسالمت‌آمیز ادامه یافت.

جمعیت بی‌سابقه‌ای از مردم از سراسر صربستان برای حمایت از مطالباتِ دانشجویان گرد هم آمدند و نشان دادند که ترس جای خود را به اراده، اتحاد (حتی در بین گروه‌هایی که از آن‌ها توقع نمی‌رود) و هم‌بستگی با “فرزندان‌مان” داده است. با هر کیلومتری که پیمودند، با هر لبخندی که ببا هم سهیم شدند و با هر قطره اشکی که از شادی بر صورت‌شان جاری شد، دود و آینه‌هایِ امپراتوری رسانه‌ای ووچیچ، که بر پایه دروغ و فریب بنا شده است، در برابر چشمان مردم فرو می‌ریزد.

مطالبات از این قرارند:

۱. انتشار تمامیِ اسناد مربوط به بازسازی ایستگاه راه‌آهن در نووی‌ساد که در حال حاضر در دسترسِ عموم نیستند.

۲. تأییدیه مقامات ذی‌صلاح در مورد هویت تمامی افرادی که مظنون به حمله فیزیکی به دانشجویان و اساتید هستند و اقدامِ کیفری علیه آن‌ها. هم‌چنین برکناری این افراد در صورتی که اثبات شود، از مقامات دولتی هستند.

۳. لغو اتهامات کیفری علیه دانشجویان بازداشت‌شده در اعتراضات و توقف هرگونه روند قضایی جاری علیه آن‌ها.

۴. افزایش ۲۰ درصدی بودجه آموزش عالی.

ترجمه:

بدون شک یکی از عوامل مهمی که به شکل‌گیری جبهه‌ی وسیع مردمی – هرچند از نظر ایدئولوژیک ناهم‌گون – حول محور دانشجویان انجامید، غیبت آشکار احزاب مخالف در ماه‌های گذشته بود.

در همین حال، خود دانشجویان با خاستگاه‌های مختلف سیاسی و فکری، توانستند با سازماندهی در مجامع عمومی، تمرین خودمدیریتی و برخورد یکپارچه با رسانه‌ها، بر اختلافات غلبه کرده و تنها یک چیز را مطالبه کنند: چهار مطالبه‌شان.

 

با گذر هفته‌ها و ماه‌ها، پرسشی اجتناب‌ناپذیر مطرح می‌شود: گام بعدی چیست؟ آن‌هایی که به سیستم حزبی عادت دارند، لاجرم توقع دارند که دانشجویان با تشکیلِ یک حزب، در انتخاباتِ آتی شرکت کنند. برخی دیگر از دولت موقت یا انتقالی صحبت می‌کنند بی‌آن‌که هیچ ایده‌ی روشنی درباره چگونگی تشکیل آن و این‌که چه کسانی در آن حضور خواهند داشت، ارائه دهند. در همین حال، کاسه‌ی صفرِ بخشی از مردم لبریز شده و می‌گویند که راهپیمایی‌ها و اعتراضات مسالمت‌آمیز ما را به جایی نمی‌رساند و این رژیم بدون، مبارزه سقوط نخواهد کرد.

 

متأسفانه تمام این ایده‌ها، فاقد هرگونه چشم‌انداز واقعی یا راه‌حلی برنامه‌محور برای [احتمالاً] روز بعد هستند. دانشجویان در تاریکی رسانه‌ای برای نوری برافروختند و همبستگی، شفقت و انسانیتی را که مدت‌ها به دست فراموشی سپرده شده بود، به ما بازگرداندند، اما باید قبول کنیم که نمی‌توان از دانشجویان توقعِ انجامِ تمامی کارها را داشت.

 

احزاب سیاسی – البته آن‌هایی که پروژه‌های اسب تروای ووچیچ نیستند – همراه با جامعه‌ی مدنی، کارشناسان و تحلیل‌گران، آشکارا فاقد ایده‌های نو یا الهام‌بخش هستند. آن‌ها به‌جای ارائه‌ی راه‌حل‌های نوین، در حال لغزیدن به روال معمول و آشنای انتخاباتی هستند، بی‌آن‌که واقعاً در فکر ایجادِ تغییری بنیادین باشند.

 

نمی‌توان انتظار داشت تا زمانی که ووچیچ به کل سیستم تسلط دارد، انتخاباتی دموکراتیک برگزار شود. او تقلب در انتخابات را به کمال رسانده، فضای رسانه‌ای را ملک شخصی خود کرده، اوباش‌وش مردم را مجبور به شرکت در تجمع‌های فرمایشی می‌کنند، مردمآ زیر خط فقر را با یک بسته غذای خشک می‌خرند و این فهرست ادامه دارد.

با وجود ناظران مستقل، شواهد بی‌شمار و شکایات ثبت‌شده از سوی سازمان‌های مردم‌نهاد به نهادهای اتحادیه اروپا، او توانسته ۱۳ سال تمام از این سیستم جان سالم به در ببرد.

حمایت غایب و آشکارا نامحسوس از سوی رسانه‌های غربی و نهادهای اتحادیه‌ی اروپا، صربستان را به یک “یتیم سیاسی” تبدیل کرده است. این مسئله بار دیگر ثابت کرد که فارغ از آن‌چه دانشجویان یا دموکراسی به دست آورند، ووچیچ تا زمانی که به دردِ اتحادیه اروپا بخورد، در جای خود باقی خواهد ماند.

در حالی که او استاد ایجاد شکاف و متهم کردن “خائنین داخلی و دشمنان خارجی” است، هیچ‌کس به اندازه‌ی خود او در استعمار و حراج منابع طبیعی صربستان نقش نداشته است.

ما، به‌عنوان ترقی‌خواهان، وقتی از خود می‌پرسیم: “چه باید کرد؟” درحالی‌که می‌بینیم اتحادیه اروپا در حال لغزیدن به سمت فاشیسم و ذهنیت “جنگ برای صلح” است. آرزوی شخصی من این است که به دانشجویان صربستان نگاه کنیم، از شجاعت آن‌ها در مقاومت، با وجود تهدیدها و پیامدها، الهام بگیریم، از آن‌ها بیاموزیم که چگونه دموکراسی مستقیم را در مجامع عمومی تمرین کنیم، و چگونه جبهه‌ای وسیع از مردم – کشاورزان، معلمان، وکلا، هنرمندان، کهنه‌سربازان، موتورسواران، بازنشستگان… – را حول مطالباتی ساده، مانند “سیستم باید به طور برابر برای همه کار کند”، متحد سازیم.

 

ایوانا ننادویچ دانشجوی سوسیالیست و از اعضای جنبش دموکراسی برای اروپاست.

منبع:

https://diem25.org/en/author/ivana-nenadovic/

این متن را به اشتراک بگذارید:

Check Also

تولید بیش از حد: پوچی رنج در میانِ فراوانی | کاری مالوت

تحت نظام سرمایه‌داری، ایجاد ارزش‌های مصرفی مازاد، رویدادی بحران‌زا است؛ به این دلیل که سرمایه‌داری حولِ ارزشِ مبادله سازماندهی شده است. بحران‌های اقتصادی از این‌دست می‌توانند فرصت‌هایی برای جنبش‌های توده‌ای و ترویج آگاهی سوسیالیستی فراهم کنند. بینش‌های مارکس در ترسیم چگونگی بی‌ثباتی معیشت طبقه کارگر به واسطه تولید بیش از حد، تعیین‌کننده هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *