آنخل پرادو یکی از بنیانگذاران کمونِ اِلمایزال در بخش مرکزیِ ناحیهی غربی ونزوئلا و رهبری کلیدی در اتحادیهی کمونهاست؛ سازمانی که حدود هشتاد کمون را گرد هم آورده است. از ژوئن ۲۰۲۴، پرادو وزیر کمونها بوده است. او در این سمت، تلاش خستگیناپذیری را برای ترویج سازماندهی کمونی در سراسر کشور با مشارکت فعال در امور دولتی ترکیب میکند. او در این مصاحبه ابتدا به چگونگی ساختار کمونهای ونزوئلا و رابطه آنها با دولت میپردازد و دربارهی چالشهایی که کمونها با آن روبهرو هستند، اهمیت اتحاد در چاویسمو و برنامههایی برای گنجاندن کمونها در اصلاح قانون اساسی ونزوئلا تأمل میکند.
در سراسر این گفتگو، پرادو بر این موضوع تأکید دارد که کمون هم پاسخی عملی به نیازهای فوری جامعه است و هم بخشی از پروژه راهبردی رهایی ملی و ساخت سوسیالیسم به شمار میرود. | ویراستاران
سیرا پاسکوال مارکیانا: اجازه دهید که با ابتداییترین پرسش شروع کنیم: کمونِ ونزوئلایی چیست؟
آنخل پرادو: پیش از هر چیز، میخواهم از خوانندگانِ شما که به درکِ دگرگونی سیاسیای که در ونزوئلا در حال رخ دادن است، ابراز علاقه کردهاند، قدردانی کنم و توضیح بدهم که کمون چگونه _بر اساسِ نقشهی راهی که فرمانده چاوز ترسیم کرد_ بهعنوان راهی برای ساختِ سوسیالیسم عمل میکند.
یک کمون، سازمانی مردمی و ریشهدار در قلمرویی مشخص است که در آن حکومتب خودگردان بنا میشود و بر پایهی ساختار سیاسیِ موجود، با ضعِ قوانین، منابع را اداره و ابزارهای تولید خود را مدیریت میکند.
در یک کمون، سطوح مختلفی از سازماندهی مردمی وجود دارد. پارلمان کمون، بانک کمون و کمیتههای متنوعی از اقتصاد گرفته تا ورزش بخشی از این ساختارند. در پایینترین سطح، شوراهای کمونی قرار دارند که سلولهای بنیادی سازماندهی هستند.
فرآیند مجمع در قلب کمون جای دارد و همین مجمع، روح و جانِ سازمانهای ماست. مجمع، بالاترین مرجعِ تصمیمگیری کمون است: هرکسی که در قلمروِ کمون زندگی میکند میتواند در آن شرکت کند، صحبت کند، مطالبهگری داشته باشد، پرسش کند، رأی بدهد و بر فرآیندها نظارت کند. تصمیم نهایی دربارهی همهی مسائل کمون بر عهدهی مجمع است.
کمونها همچنین بر نمادها و هویتها تأکید بسیار دارند؛ در کنار آن، قواعد همزیستی را پایهگذاری کرده و طرحهایی را تدوین میکنند که مشکلات جامعه را برطرف کند. زندگی کمونی از خلال این فرآیندها شکل میگیرد و بهتدریج آنچه را ما «روح کمون» مینامیم پرورش میدهد؛ روحی جمعیای که بر هویت و کار مشترک استوار است.
سیرا پاسکوال مارکیانا: آیا به گفتهی چاوز، کمونها باید روابط نوینِ اجتماعیِ تولید را هم ترویج کنند؟
آنگل پرادو: بله، کمون بر قلمرو و هویت تمرکز دارد، اما همچنین بر سازماندهی اقتصادی استوار است. کمون نیروی جمعیِ مردم را بسیج و متحد میکند تا با حلِ مشکلات، شرایط مادیِ زندگی را بهبود بخشد. این یعنی ایجادِ فرآیندهای اقتصادی خودگردان.
کمون از طریق برنامهریزی و نیروی کار جامعه، چیزی را میسازد که ما آن را اقتصاد مردمی و کمونی مینامیم. مردم به خدمات، غذا و سایر کالاها نیاز دارند و بخش زیادی از این نیازها میتواند در درون کمون تولید شود. در همه این موارد، برنامهریزی کمونی نقش کلیدی دارد.
در کمونها، همواره بحث پیرامونِ مالکیت و شیوههای تملک وجود دارد که از مالکیت جمعی کمونی گرفته تا مالکیت عمومی، خانوادگی و خصوصی را در بر میگیرد. هدف کمون این است که مالکیت کمونی و جمعی در قلمرو خود به شکلِ غالب درآید، اما این روند همچنان در حال شکلگیری است. به همین دلیل، مبارزه برای کنترل بر ابزارهای تولید _زمین، کارخانهها و تمامِ منابعی که برای توسعهی نیروهای مولد در کمونها ضروریاند_ در جریان است.
موضوع دیگری که مورد بحث قرار میگیرد، نحوهی توزیع و بازسرمایهگذاریِ مازاد تولید است. باید میان سرمایهگذاری اجتماعی و بازسرمایهگذاری در تولید، توازن برقرار شود.
سیرا پاسکوال مارکیانا: در کشوری که به دلیل تحریمهای ایالات متحده تحت محاصره قرار دارد، قویترین کمونها برای پاسخ به نیازهای فوری جوامعشان وارد عمل شدهاند. در بسیاری موارد، آنها موفق شدهاند تا حتی آثار این محاصره را خنثی کنند.
آنخل پرادو: در یک کمون، شناسایی ارزشها و اصولی که زندگی جمعی را شکل میدهند، امری اساسی است. مردم، کمون را نزدیکترین لایهی حکومت در جامعه خود میدانند. این نهاد، اولین جایی است که برای حل مشکلاتشان به آن مراجعه میکنند.
ما این را بهروشنی در دوران همهگیری دیدیم. جوامعِ سازمانیافته با کارکنان محلی بهداشت، داوطلبان موتورسوار و دیگر اعضای جامعه همکاری کردند و با روحیهی همبستگی، مسئولیت تهیهی دارو، اجرای کارزارهای واکسیناسیون را به دوش گرفتند تا اطمینان حاصل شود که هیچکس بیمراقبت نماند.
سخنگویان منتخب کمونها نقش مهمی در این روند داشتند و با رهبری و دلسوزیِ واقعی، پشتیبانِ مردم کمونهای خود بودند. کمون چارچوبی فراهم کرد که در میانهی بحران، مردم با اطمینانخاطر برای دریافت حمایت، به رهبران کمونی مراجعه کنند.
با وجود محاصره، همهگیری و بحران اقتصادی، هیچ محلهای در ونزوئلا وجود ندارد که در آن سطحی از سازماندهی مردمی شکل نگرفته باشد. در بسیاری از نقاط، کمونهای خودگردانی هستند که برنامهریزی میکنند و ابتکاراتِ مربوط به همیاریِ متقابل را پیش میبرند. کمونها همچنین اطلاعات دقیقی از جوامع خود گردآوری میکنند که به آنها کمک میکند تا با درکِ بهتر نیازهای مردم، پاسخهای مناسبی ارائه دهند.
سیرا پاسکوال مارکیانا: امروز به نظر میرسد که جنبشِ کمونی و دولت بولیواری رابطهای همافزا دارند، در حالی که فقط پنج سال پیش لحظاتی از تنش و تضاد آشکار میانشان وجود داشت. چه چیزی این همگرایی را ایجاد کرد؟
آنخل پرادو: پس از مرگِ فرمانده چاوز، تضادها نهفقط در درون چاویسمو، بلکه در رابطه با بورژوازی ملی و امپریالیسم ایالات متحده _که همواره تهدیدیست علیه کشورهایی را که بر حاکمیتشان پافشاری میکنند_ افزایش یافت.
ما بهتازگی دیدیم در سوریه چه گذشت. این موضوع برای مردم ونزوئلا که بهطور عمده ضدامپریالیست هستند، زنگ هشدار بود. لحظهی تاریخی ما اقتضا میکند که متحد باشیم. چاویسمو، درست مانند پرونیزمو در آرژانتین، با جریانهای ایدئولوژیک گوناگوناش، متنوع است. بااینحال، در ونزوئلا هر سیاستمداری که خود را چاویست مینامد اما در جامعه ریشه ندارد و از سوی تودهها بهرسمیت شناخته نمیشود، هیچ کمکی به جبهه ملی علیه امپریالیسم نمیکند و مردم این را خوب میدانند.
کاملاً روشن است که وقتی دولتهای مترقی و ضدامپریالیست سرنگون میشوند، نتیجه چیزی جز قتلعام، سرکوب و ویرانی نیست. به همین دلیل، وحدت امری حیاتی است. بحثها و اختلافنظرهای داخلی همیشه وجود خواهند داشت، اما در درون جنبش تودهای، ما برای تقویت کمونها، برای آنکه سازمانیافتهتر، قدرتمندتر، و تجلی واقعی خودحکومتی مردم شوند، در حال مبارزهایم.
امروز، همافزاییِ نیرومندی میان رهبران دولت و جنبش کمونی وجود دارد. ارادهی روشنی از سوی دولت برای بهرسمیت شناختن و حمایت از کمونها دیده میشود. البته، همیشه اصلاحطلبان و فرصتطلبانی هم هستند که به کمون باور ندارند و در صفوف چاویسمو کمین کردهاند تا این وحدت را تخریب کنند.
اما مبارزهی ضدامپریالیستی ماست که ما را در کنار هم نگاه داشته و این امکان را میدهد که برای دیگر کشورها و ملتهایی که در سراسر جهان در برابر امپریالیسم مقاومت میکنند، به یک الگو تبدیل شویم.
سیرا پاسکوال مارکیانا: در دشوارترین دورهی محاصره و بحران، کمونها قویتر شدند. با این حال، بسیاری از مردم راهحلهای فردی را به جای راهحلهای جمعی برای مشکلات خود برگزیدند. این روند هنوز هم ادامه دارد. برخورد درست با کسانی که نتوانستهاند با پروژهی کمونی ارتباط برقرار کنند چیست؟
آنخل پرادو: در هر جنگی تلفات وجود دارد. در ونزوئلا، ما درگیر یک جنگ اقتصادی هستیم که نزدیک به یک دهه طول کشیده است. این جنگیست بیرحمانه که طراحی شده تا جامعهی ونزوئلا را تضعیف و متلاشی کند و مردم را به سمت تاکتیکهای فردیِ بقا سوق دهد.
واقعیت این است که برخی از مردم از اقدام جمعی عقب نشستند و تنها بر نیازهای فوری خود و خانوادههایشان تمرکز کردند و بهطور موقت از مشارکت مردمی فاصله گرفتند.
اما کسانی که ایستادگی کردند و در مبارزه ماندند، کم نبودند. با وجود همهی دشواریها، در هر محله و در هر جامعهی روستایی، یک پیشاهنگ انقلابی فعال باقی ماند. آنها محکم ایستادند، مقاومت کردند، رهبری کردند و شعلهی سازماندهی مردمی را زنده نگه داشتند.
به همین دلیل است که امروز انقلاب ونزوئلا در حال پیشرفتِ مجدد است. از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱، سختترین سالها پشت سر گذاشته شدهاند. کشور ظرفیتهای اقتصادی جدیدی را توسعه داده است، هرچند گاهی همراه با تصمیمات سیاستی سخت که برخی از ما آنها را زیر سؤال بردیم، اما در نهایت این تصمیمات از وقوع جنگ داخلی و مداخلهی آمریکا جلوگیری کردند.
این مقاومت ما را قویتر کرده است. با وجود زخمها، ما از نظر اخلاقی و سیاسی صبور باقی ماندهایم. میلیونها رهبر مردمی، که عمدتاً زنان هستند، نشان دادهاند که دفاع از جامعه بالاترین شکلِ رهبری است.
کمونهایی که در سختترین سالها شکل گرفتند یا دوباره فعال شدند، اکنون حتی مستحکمتر شدهاند؛ آنها اقتصادهای مردمی را کنترل میکنند، آموزش سیاسی را ترویج میدهند و جوانان را سازماندهی میکنند.
سیرا پاسکوال مارکیانا: نمونهی خوبی از همکاری نزدیک بین دولت و کمونها، مشورتهای مردمی است که از مه ۲۰۲۴ آغاز شد. آیا میتوانید توضیح دهید این روند چگونه کار میکند؟ فرایند مشورت چگونه قدرت را به کمونها منتقل میکند؟
آنخل پرادو: فرآیندهای مشورت مردمی در این مقطع به دالانی مهم بین دولت و کمونها تبدیل شدهاند. اولین گام، برگزاری مجامع در همهی کمونها در سراسر کشور است. در این مجامع، مردم دور هم جمع میشوند تا دربارهی مهمترین مشکلات بحث کنند و آنها را اولویتبندی نمایند. سپس فرآیند رأیگیری سراسری آغاز میشود که در آن اعضای هر کمون یک پروژهی واحد را از میان پروژههایی که در مجامع به عنوان ضروری شناخته شدهاند، انتخاب میکنند. پس از فرآیند رأیگیری، بودجهای به هر کمون یا مدارِ کمونی اختصاص داده میشود و آنها مسئولیت اجرایِ پروژه تا پایان را بر عهده میگیرند. فعلاً بودجه محدود است (۱۰ هزار دلار آمریکا برای هر مشورت)، اما رئیسجمهور اعلام کرده است که دولتهای شهرداری و منطقهای نیز باید پروژههای کمونی را تأمین مالی کنند. به این ترتیب، هر پروژه از یک فرآیند برنامهریزی دروناجتماعی بیرون میآید. مردم این روش جدید را پذیرفتهاند. این روند بسیاری از کسانی را که از مشارکت کمونی عقبنشینی کرده بودند دوباره به صحنه بازگردانده و اعتماد به شوراها و کمونها را بازسازی کرده است. حالا همه میبینند که کمونها واقعاً میتوانند مشکلات جمعی را حل کنند. نتیجه این است که اعتماد به ساختارهای کمونی در حال بازسازی است. تقریباً یک سال است که مشورتهای مردمی هر سه ماه یک بار برگزار میشود و با هر دورهی جدید، مشارکت افزایش مییابد. مردم به این روش اعتماد پیدا کردهاند.
این مشورتها با آرمانهای کارگران ارتباط دارد. این فرآیند، جوامع را توانمند کرده و هویتشان را با کمون قدرتمند میکند. کار ما اکنون این است که کمونها را بیش از پیش تثبیت کنیم تا دیدگاه فرمانده چاوز مبنی بر اینکه مردم واقعاً خود را اداره کنند و در تحولات بزرگ آینده پیشرو باشند، به واقعیت بدل شود. مردمِ سازمانیافته باید در بازسازی زیرساختهای بهداشتی و آموزشی، بهبود فضاهای عمومی و مهمتر از همه، در برنامهریزی، مدیریت، اجرا و نظارت بر پروژهها نقش اصلی را ایفا کنند.
خلاصه اینکه، مشورتها هم فرایندی برای توانمندسازی و هم تجربهای برای یادگیری است. جوامع سخت تلاش میکنند تا از بازگشت مشکلات جلوگیری کنند و مطمئن شوند که منابع دریافتی بهطور مؤثر مدیریت میشوند. مبارزه با بوروکراسی و فساد همواره ادامه دارد، اما بهترین پادزهر این است که خود مردم کنترلِ آن منابع را در دست داشته و بهطور جمعی برای حفاظت از آنها تلاش کنند. با مشورتهای مردمی، ما مشارکت واقعی در دموکراسی ونزوئلا را تضمین میکنیم: اثبات میکنیم که یک مردم سازمانیافته میتواند بیش از هر نهاد دولتیِ منفردی، دستاورد داشته باشد.
سیرا پاسکوال مارکیانا: امسال اصلاحاتی در قانون اساسی برنامهریزی شده و بسیاری معتقدند که کمون باید نقشی برجسته در قانون اساسی بولیواری جدید داشته باشد. امکان وارد کردن کمون به قانون اساسی بولیواری سؤالات پرشماری دربارهی رابطهی کمون با دولت به وجود میآورد. شما این رابطه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنخل پرادو: در ۱۹۹۹ در تدوین قانون اساسی بولیواری، مردم ونزوئلا گامی مهم به سوی دموکراسی مشارکتی برداشتند. آن قانون چارچوبهای قانونی برای سازماندهی مردم به روشهای مختلف فراهم کرد: در کارخانهها، دانشگاهها و اتحادیهها، و همچنین بهصورت سرزمینی. همین به تنهایی، دستاوردی بزرگ بود. اما ما موفق نشدیم اصلاحیهی قانون اساسی ۲۰۰۷ را تصویب کنیم که بر آن بود بهطور شفاف سازمانهای کمونی و مردمی را در قانون اساسی به رسمیت بشناسد. در سخنرانیای در سال ۲۰۱۲ که بهزبان عامیانه با عنوان «گولپه د تیمون» [«ضربه به فرماندهی»] شناخته میشود، فرمانده چاوز وزرایش را به چالش کشید و پرسید: «کمون کجاست؟» امروز مردم ونزوئلا میتوانند پاسخ دهند: «کمون اینجاست، در قلمرو. سازمانیافته، فعال و در حال مبارزه است.»
با این حال، ما هنوز خواستاریم که کمون بهطور صریح در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود و این یکی از بزرگترین چالشهای فعلی ماست. به همین دلیل، هم از سوی کمونها و هم از سوی وزارت کمونها، سخت تلاش میکنیم تا مشروعیت و اعتماد بیشتری به دست آوریم و بتوانیم اجماعی گسترده برای حمایت از درجِ کمون در متن قانون اساسی ایجاد کنیم. بحث فراتر از مسئلهی صرف به رسمیت شناختن است. موضوع فقط قرار دادن کمون در قانون اساسی نیست. ما همچنین دربارهی نحوهی رابطهی کمون با دولت ونزوئلا فکر میکنیم. امروز دولت، کمون را به عنوان یک سازمان مردمی میپذیرد، اما ما میخواهیم کمون در کنار سایر نهادها و ساختارهای حکومتی جایگاهی برابر داشته باشد.
ما پشت شعارمان، “کمون یا هیچ”، (¡Comuna o Nada)، که اکنون نه فقط یک شعار بلکه واقعیتیست ملموس در قلمرو، ایستادهایم. امروز، کمونها ملموسترین و فوریترین ساختارهای سازمانی در مناطق شهری و روستایی هستند. همهی اینها بسیار مهم است، اما ما میخواهیم این بیانِ حیاتیِ قدرت مردمی را در قانون اساسی نهادینه کنیم. حتی کسانی که ممکن است به طور کامل با دولت یا انقلاب موافق نباشند، مشروعیت کمون را میپذیرند چون میبینند که جامعهی سازمانیافته چگونه مشکلاتِ خود را حل میکند.
اکثر مردم ونزوئلا در جوامعِ طبقهی کارگر زندگی میکنند و برای رفع نیازهای خود به حمایت دولت نیاز دارند. همانطور که شهرکها و دولتهای ایالتی حق قانونی دریافت بودجه را دارند، ما نیز خواستارِ چنین حقی برای کمونها هستیم که وابسته به ارادهی سیاسی شهردار، فرماندار یا وزیر خاصی نباشد، بلکه توسط قانون اساسی تضمین شود. تضمین دسترسی به این منابع مالی بای. یک وظیفهی قانونی و اساسی برای دولت ونزوئلا باشد.
بحثهای ما دربارهی قانون اساسی، تازه شروع شده است، اما امسال به یک تصمیم خواهیم رسید. توافق گستردهای وجود دارد که یکی از اهداف کلیدی ما وارد کردن و بهرسمیت شناساندنِ واژهی «کمون» در قانون اساسی باشد. با این حال، به همان اندازه مهم است که رابطهی کمونها با دولت تعریف شده و دسترسی آنها به بودجه تضمین گردد.
سیرا پاسکوال مارکیانا: در پایان آیا سخنی دربارهی چاوز، کمون و سوسیالیسم دارید؟
آنخل پرادو: در سه دههی گذشته، ونزوئلا در مبارزهای تمامعیار علیه نیروهای امپریالیسم بوده که قرنها کشور ما را غارت کردهاند. همانطور که فرمانده چاوز گفت: «زمانِ ایستادن در کنار آرمانهای کرامت و رهایی حقیقی برای برافراشتن پرچمهای استقلال و حق تعیین سرنوشت فرا رسیده است.»
در برابر حملهی امپریالیستی، نمیتوانیم دربارهی روشِ سیاسیمان محافظهکار باشیم. نمیتوانیم از دروغین دموکراسی آنها را تقلید کنیم. همین حالا، در منطقهی ساحل، چندین کشور علیه شرکتهای فراملی و ساختارهای نواستعماری قیام کردهاند، پایگاههای نظامی را بیرون رانده و راه را به سوی حاکمیت ملی باز کردهاند. مبارزهی آنها الهامبخش ماست و یادآورِ چاوز است که برای حاکمیت ملی جنگید.
باید مبارزهای را که چاوز آغاز کرد و اکنون تشدید شده و قطبیتر گشته ادامه دهیم. انتخاب پیش روی ما روشن است: یا در ساخت سوسیالیسم پیش میرویم، دموکراسی مشارکتی و فعال را میسازیم و از منابع طبیعیمان دفاع میکنیم؛ یا خطر تبدیل شدن به یک دولت اصلاحطلب با حکومتی بهاصطلاح پیشرو را میپذیریم که ساختارهای موجود دولت را تغییر نمیدهد. اگر مدل سیاسی خودمان که انقلاب بولیواری و چاوز پیشنهاد کردند را پیش نبریم، امپریالیسم ما را نابود خواهد کرد. اگر ساختارهایی را که بر ما تحمیل کردهاند، از بین نبریم، تمام آنچه ساختهایم را خراب خواهند کرد. ما این روند را در آرژانتین میبینیم، جایی که دولتهای پیشرو کشور را از ورشکستگی اقتصادی بیرون آوردند، اما پایههای سیاست را تغییر ندادند. آنها قانون اساسی قدیمی را حفظ کردند، ساختارهای حکومتی سنتی را نگه داشتند و هرگز قدرت را از طریق سازمانهای مردمی به مردم منتقل نکردند. در نتیجه سرنگونی شدند. متأسفانه امروز، صندوق بینالمللی پول و شرکتهای امپریالیستی، ثروتِ یکی از غنیترین کشورهای آمریکای لاتین را غارت میکنند، در حالی که فقر با سرعت نگرانکنندهای افزایش یافته است.
ونزوئلا متعهد است که دولت را متحول کند، جامعهای نو بسازد، دموکراسی واقعی را بنا نهد و استقلال ملی را حفظ کند. ما همچنین متعهد به ساختن سوسیالیسم هستیم و این مردماند که مبارزه را پیش میبرند!
ترجمه از صدای ماهی سیاه
منبع:
https://monthlyreview.org/2025/07/01/venezuelas-communal-project/